مردی که گفت مرا با جورابهای کهنه دفن کنید
شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید … در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:
پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ۶۴ در 1399/05/18 ساعت 03:28:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1399/05/22 @ 09:36:22 ب.ظ
هورمند [عضو]
بسیار عالی
1399/05/22 @ 09:41:19 ب.ظ
۶۴ [عضو]
عالی حضور شماست دوست عزیز
1399/05/20 @ 11:42:23 ق.ظ
سربازی از تبار سادات [عضو]
واقعا نکته ی قابل توجهی بود
1399/05/20 @ 05:15:38 ب.ظ
۶۴ [عضو]
سلام ممنون از نگاه شما دوست عریزم بله نکته قابل تاملی است
1399/05/19 @ 12:03:57 ب.ظ
عالی بود
1399/05/19 @ 04:54:01 ب.ظ
۶۴ [عضو]
عالی حضور شماست عزیزم ممنونم
1399/05/19 @ 09:08:04 ق.ظ
یا کاشف الکروب [عضو]
با سلام و احترام تشکر از مطلب شما. ان شاء الله که اعمال صالحه با خود ببریم. التماس دعا یاحق
1399/05/19 @ 04:54:36 ب.ظ
۶۴ [عضو]
با سلام دوست عزیزم آمین ممنون از حضورتون