توآماده نیستی !!

تو آماده نیستی

“كمانگير پير و عاقلي” در “مرغزاري” در حال آموزش تيراندازي به دو “جنگجوي جوان” بود.

در آن سوي مرغزار “نشانه ي كوچكي” كه از درختي آويزان شده بود به چشم مي خورد.

جنگجوي اولي “تيري را از تركش” بيرون مي كشد.
آن را در كمانش مي گذارد و نشانه می‌رود.
كماندار پير از او مي خواهد آنچه را می‌بیند “شرح دهد.”

مي گويد: «آسمان را مي بينم. ابرها را، درختان را، شاخه هاي درختان و هدف را.»

كمانگير پير مي گويد:
«كمانت را بگذار زمين تو “آماده” نيستي.»

“جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد.”

كمانگير پير مي گويد: «آنچه را مي بيني شرح بده.»
جنگجو مي گويد: « “فقط هدف” را مي بينم.»

پيرمرد فرمان مي دهد: «پس تيرت را بينداز، “تير بر نشان” مي نشيند.»

پيرمرد مي گويد:
«عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد “نشانه گيريتان” درست خواهد بود و تيرتان بر “طبق ميلتان” به پرواز در خواهد آمد.»

“بر اهداف خود متمركز شويد.”

 تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود، اما “مهارتي” است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است. 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.