صدای گردو ها

فردی چند گردو به بهلول داد

گفت : 

بشکن و بخور و برای من دعا کن…

بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد …

آن مرد گفت : 

گردوها را می خوری نوش جان ، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم…!

بهلول گفت : 

مطمئن باش اگر در راه خدا 

داده ای ، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است …

 

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن..

 که خواجه خود روش بنده پروری داند..

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.