حمام آخرت گرم است و دست ها خالی

حمام آخرت گرم است و دست ها خالی

بهـلول هـارون را در حـمام دید و
گفت: به من یک دینار بدهڪاری
طلب خود را مــےخــواهــم.

هــارون گفت: اجازه بده از حمــام
خارج شوم من‌ڪه این‌جا عـریانم
و چــیزی ندارم بدهم ​بهلول گفت:
در روزقیامت هم این‌چنین عریان
و بی‌چیز خــواهــــے بود!!

پس طلب‌دنیا را تا زنده‌ای بده
ڪه حمـــام آخــرت گــــرم است و دست ها خالی